دشمنان شیعه از یکسو به ارهاب و ترساندن شیعه میپردازند و از سویی برای تشویش و انحراف در عقاید آنان تلاش میکنند. این تلاشهای ضدعقائدی بیشتر در خصوص امامت و خصوصا امام مهدی است و ساختن مدعیان دروغین و تغذیه مالی آنها یک نمونه از آنهاست.
از قدیمالایام مدعیان دروغین مقام انبیاء و اوصیاء وجود داشتهاند و حتی مدعیان خدایی! (مانند فرعون که به مردم مصر میگفت: و قال فرعون یا ایها الملأ ما علمت لکم من إله غیری)
به دلیل احادیث زیادی که از پیامبر در مورد امام مهدی وارد شده است، از همان صدر اسلام هم ادعای مهدویت بوده است (مثلا حدیثی جعل شده که پیامبر دعا کرده که خدا معاویه را مهدی این امت قرار دهد!) و حتی برخی خلفای عباسی نام خود را مهدی میگذاشتند! و در زمان ما ادعای مهدویت بسیار بیشتر شده است.
یکی از این مدعیان دروغین مشهور، شخصی به نام امام! احمد حسن است که علاوه بر سایت فارسی، مکان و افراد خاصی را هم اجیر کرده (حتی در همین قم!) که برای اون تبلیغ میکنند و متاسفانه در جذب افراد فرهنگی و دانشگاهی هم بعضا موفق عمل کرده است.
در ادامه نکاتی تلگرافی در خصوص این فرد به نقل از کتاب «دجال البصرة» آقای علی کورانی عاملی (لبنانی) نقل میشود. کسانی که خواهان اطلاعات بیشتر هستند، میتوانند این کتاب عربی را حرکات دجالی و مدعیان ظهور در عراق زیاد بوده که آقای کورانی در کتاب خود به اختصار 9 نمونه از این حرکتها را ذکر کرده است و سپس به صورت مفصل به احمد اسماعیل پرداخته است.
احمد بن اسماعیل بن صالح بن حسین بن سلمان که خود را امام احمد الحسن مینامد، در یکی از شهرهای کوچک استان بصره عراق متولد شد. عشیره او انسانهای خوب و با اخلاقی بوده و همگی از وی ادعاهای احمد اسماعیل تبری جستهاند بجز عمویش که در یک حمام متعلق به یک زن یهودی در بصره کار میکرد و پس از مدتی با آن زن یهودی ازدواج کرد.
احمد اسماعیل در سال 1998 مهندسی عمران خود را از دانشگاه بصره دریافت کرد اما بجای اشتغال در رشته تحصیلی خود، به نجف اشرف رفت و آنگونه که خود و دوستانش اعتراف کردند، جاسوس صدام در حوزه نجف بودند! وی به جوّ حوزه نجف واقف نبود لذا از افرادی مانند شیخ حیدر مشتت که با جوّ حوزه آشنا بود، مراوده داشت و البته همانطور که خودش اعتراف کرده، در حوزه نجف درس نخوانده است چون سطح آن را پایین دیده! لذا در خانه شخصیاش درس خوانده است.
وی پس از 2 سال سکونت در نجف، از عراق خارج شده و ظاهرا به مغرب (نام کشوری در شمال آفریقا) میرود که آقای کورانی معتقد است که سفر وی به مغرب، پوششی برای سفرش به اسرائیل و معرفی و استخدامش در موساد بوده است که توسط زن یهودی عمویش صورت گرفته است.
- در سال 1424 قمری (11سال پیش) احمد اسماعیل و دوستش شیخ حیدر، دعوتشان از مردم برای پیوستن به حرکت یمانی (که از علائم حتمی ظهور در عقیده شیعه است) آغاز کردند اما نگفتند که یمانی چه کسی است!
پس از مدتی شیخ حیدر ادعا کرد که همان یمانی موعود است... اما احمد همچنان ساکت بود و منتظر فرصت و سنجیدن بازخوردها و ...
شیخ حیدر بارها به قم سفر کرد تا شاید برخی علماء و طلاب و عربهای مقیم آنجا را با خود همراه کند و جزواتی مبنی بر بشارت به یمانی منتشر کرد اما توسط نیروی انتظامی ایران دستگیر و به عراق بازگردانده شد.
احمد اسماعیل در ابتدا ادعا کرد که سفیر و فرستاده امام است (رسول المهدی) اما پس از مدتی ادعا کرد که پسر امام مهدی و وصی اوست!
- او و مریدانش برای گرفتن حکومت بصره حدود 50 نیروی نظامی را کشتند و حدود 50 نفر از مریدانش نیز کشته شدند. وی سپس به کشور امارات گریخت اما از آنجا نیز همچنان مشغول تبلیغ و تسلیح و تجهیز مالی مریدان و دعوت مردم داخل و خارج عراق به خودش است!
یکی از سوالاتی که آنان از پاسخش عاجزند نیز مربوط به همین قضیه درگیری و مغلوب شدنهای وی و مریدان او در چندین معرکه است؛ چرا که در احادیث داریم که خدا امام مهدی را با رعب (ایجاد وحشت در دل دشمنانش) یاری میکند و پرچمی که متعلق به اوست در هیچ معرکهای شکست نمیخورد (کمالالدین327) لذا همین که وی حداقل در یک معرکه هم شکست خورده باشد، برای اثبات نادرستی ادعای وی کافی است.
احمد اسماعیل (که خودش را امام احمد الحسن نامیده) به شخصیتهای مختلفی در ایران نیز نامه نوشته است از جمله یک نامه هم به آقای خامنهای نوشته و او خواسته است که ایران را به او تحویل دهد (چون اون نایب مهدی است).
- تکیه برخواب، هیپنوتیزم، استخاره، استفاده از پرچم اسرائیل به عنوان نماد خود، ادعای معجزه و مواردی از این دست جزو مواردی است که صحت ادعاهای وی و مریدانش را بیشتر آشکار میکند. گذشته از این غلطهای متعدد نحوی و همچنین غلط نوشتن آیات قرآن در موارد متعدد از دیگر قرینههایی است که نیاز به توضیح بیشتر ندارد.
- وی برای اثبات خود از طریق روایات، دلایلی را آورده است که یکی از مهمترین آنها روایتی است که کلمه «النبی» را از عبارت «ابن النبی المهدی» حذف کرده تا «ابن المهدی» باقی بماند!
آقای کورانی در فصل نهایی کتاب نیز سایر روایاتی که او برای تائید خودش آورده، ذکر و نقد کرده است.
:: موضوعات مرتبط:
مدعیان دروغین ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1149
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0